گناه کردم

لبخند چشمان تو دروازه ی گناه را به رویم باز کرد

با آرام گرفتن در آغوش تو به سمت این دروازه قدم برداشتم

و با گرمای بوسه هایت بر روی گونه ام قند گناه را در دلم آب کردم

نمیدانستم شیرینی گناه هم خاصیت نمک گیری دارد

گناه کردم گناهی شیرین در آغوشی شیرین

گناهی که میدانم خدا هم از زیباییش خود را به ندیدن زد

چون هرگاه خواستم زبان به توبه باز کنم جز سکوت چیزی بر زبانم جاری نشد