دلم میخواهد فانوسم را بردارم و در کوچه های قدیمی قدم بزنم همان کوچه هایی که نور مهتاب دارند و بوی کاه گل..همان کوچه هایی که از پنجره هایشان صدای خوشبختی به مشام می رسد...همان کوچه هایی که پشت در هایش سفره ها بی دعوت مهمان می پذیرند...دلم مردم ساده ای میخواهد که بزرگترین خطای عاشقانه یشان بوسیدن یواشکی گونه های گل انداخته دخترک همسایه بود...دلم سادگی میخواهد دلم صداقت میخواهد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد