و هنگامی که میفهمی دگر تنهای تنهایی
رفیقی همدمی یاری کنارت نیست
و میترسی که رازی با کسی گویی
یکی بی آنکه حتی لب تو بگشایی
به آغوشی تو را گرم محبت میکند با عشق........
گمانم دیده ای او را............