من عاشقم...

هی فلانی که فکر میکنی من غرورم را شکسته ام

فکر میکنی خودم را کوچک میکنم و بی ارزش

بدان من هم روزگاری مانند تو مغرور بودمو کوچک 

بدان روزگاری نمیدانستم غرور نیست که انسان را بزرگ میکند عشق است

بلد نبودم احساسی را که در دلم بود بر زبان بیاورم

چون کمالی به اسم عشق در وجودم نداشتم

غرور جاذبه می آورد درست اما انتهای این جاذبه تنفر است 

این عشق است که از تو تصویری ثبت میکند بر تن دنیا

 این عشق است که روزی آهی بر از دست دادنش از اعماق وجود معشوقت بر می خیزاند

هی فلانی من میخواهم کوچک باشمو عاشق

کوچکی در نگاه توست در نگاه تویی که تا کمال فرسنگ ها راه داری و همچنان به خار مغیلانت چسبیده ای

من تا وقتی هستم و تا وقتی عشق در وجودم پرسه میزند فریاد میزنم و میگویم عاشقم 

آری عاشقم اگر میخواهید مرا به جرم همین عشق دار بزنید 

اگر میخواهید به جرم همین عشق دارو ندارم را بگیرید

اما فلانی من با تمام غرورم مقابل تو می ایستم مقابل تویی که به خود اجازه میدهی به عشق من به چشم ترحم نگاه کنی

تویی که در گنداب غرورت مینشینی و به من میگویی دخترک بیچاره...

هی فلانی من حتی تو را هم دوست دارم چون عشق من از جنس خداست و گرچه تو نمیدانی اما من میگویم که عشق خدا مرز نمیشناسد

نمیتوانید نمیتوانید مرا مجبور کنید که حتی یک بار به دروغ اعتراف کنم که عاشق نیستم

هزاران بار فریاد میزنم تا طنین صدایم آسمان و زمین را به لرزه در آورد من عاشقم...

نظرات 5 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:25 ق.ظ

کاش می فهمیدی که تــــــــــو از دید من زیبا بودی ؛

دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند ،

و تـــــــــو چه اشتباهی مغرور شدی …
************************************
ما بدهکاریم به یکدیگر

و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ای

که پشت دیوار غرورمان ماند

و آنها را بلعیدیم

تا نشان دهیم که منطقی هستیم

چقد اینا ناز بودن

talaleh شنبه 13 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:42 ب.ظ http://talaleh.blogsky.com/

سلام . خوبی آیا ؟
شما از آقا مهدی وبلاگ ِ 30 سالگی خبر دارین ؟؟
شماره همراهش رو دارین به من بدید ؟؟
ممنون اگه جواب بدید

احسان یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:06 ق.ظ http://atashbax.blogsky.com

زیباست
عشق زیباست
عشق خدایی زیباست
عشق خدایی بدون مرز زیباست
نمیشه گفت. بعضی وقتها احساس رو نمیشه گفت. نمیشه به زبان آوردش. مجبور میشی، بنشینی و سکوت کنی. سکوت کنی و رفتنش را ببینی. میرود و تو ذره ذره خوردمیشی...

بعضی وقت ها بهتره فقط ساکت باشی و به کار خدا نگاه کنی قطعا یه روزی بخاطر همین رفتن خدارو شکر میکنی اگه قسمتش رفتن و بر نگشتن باشه

چشم بارونی سه‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:33 ب.ظ http://hobaberoyaham.blogsky.com/

خیلی قشنگه عزیزم :*
خیلی خوب مینویسی :) همیشه موفق باشی

ممنون
قشنگ میخونی عزیزم

سعید چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:49 ق.ظ http://yekhamdam.blogsky.com/

سلام
ممنون از اینکه اومدی و نظر دادی

درسته عشق غرورو خورد میکنه
و در محبت اصلا غروری وجود نداره

و عشق خدائی از جنس محبته،کاری با جسم نداه
این عشقای ما اما از جسم شروع میشه

خواهش میکنم
مهم نیست عشقمون از کجا شروع میشه مهم اینه که به کجا ختم میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد