ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
روزها میگذرند و ما از کنار هم چه ساده عبور میکنیم
چه ساده نگاه میکنیم چه ساده نمیبینیم انسان هایی را که ساده در کنار ما میزیند
چه ساده این روزها خاطره میشوند و از همه فقط یک عنوان و چند صحنه به یاد می آوریم
یک دوست یک هم کلاسی یک استاد یک بوفه چی یک نظافتچی .... و یک لبخند و شاید هم اخم پشت بند تصویرشان در ذهن
نمیدانم وقتی پیر شوم تصویر چند نفرشان را به یاد می آورم
نمیدانم اصلا پیر میشوم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوست دارم این روزها فقط در سکوت نگاه کنم به چهره شان به حالشان به لبخند هایشان به اشک هایشان به روحشان به دغدغه شان به شادی هایشان
اما نه من جز در مقابل خدا از جنس سکوت نیستم دوست دارم بلند شوم و تا میتوانم با همه شان خاطره بسازم و لبخندی پشت بند تصویرم در ذهنشان...
خدایا چه میشوند کجا می روند چه میکنند بازهم مسیرشان با من تداخل دارد یا نه خدایا بازی زندگیم را بازی زندگیشان را فقط تو میدانی و بس خدایا منتظر دیدن معجزه هایت در مسیر زندگیشان و در مسیر زندگیم هستم منتظر روزی هستم که تصادفی در آغوش خوشبختی ببینمشان مست و رام و آرام...
دیگه وقتشه حرفه ای باشید
پایان تمامی نگرانی های وبلاگ نویسان محترم
برای اولین بار در ایران
تبدیل و انتقال کامل مطالب شما به وب سایت
با انتقال کامل مطالب ، برچسب ها ، دسته بندی ها ، تاریخ دقیق ارسالها
با حفظ رتبه و رنکینگ وبلاگ شما
انتقال تصاویر موجود در مطالب بر روی سایت شما
بدون افت بازدید با هدایت مستقیم کاربران به صفحات همسان
واقعا چرا بعضی وقت ها ما آدم ها این قدر بی تفاوت از کنار هم عبور میکنیم. چرا حاضر نیستیم به هم مهربونی کنیم و واسه هم احساس بزاریم. به نظر من اینجوری خیلی زندگی زیباتر میشه...
موافقم ولی ما آدما یادمون رفته ...
مهتاب جون خودت مینوسی این نوشته هارو؟
آره عزیزم
معلومه که
omidvaram dar aghosh khoshbakhti bebinimeshon
...
merc
ghashang minevisi
khodet ro bavar dashte bash...
خواهش میکنم عزیزم
چشم سعی میکنم
معلومه که پرسیدم عزیزم :* خیلی خوب مینویسی
اون نوشته "من یا من؟" رو هم خودت نوشتی؟
کلی خجالت کشیدم !
من منظورم از معلومه ضعف قلمش بود
دشمنت خجالت بکشه
آره اونم خودم نوشتم
خجالت برا چی ؟